۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

مادر و دخترا

مادر و دخترا
روی تخت دراز کشيده بودم و رعنا داشت خيلی آروم برام ساک ميزد و از طرفی هم داشتم آرايش کردن ميترا رو نگاه ميکردم که خودشو برای سکس آماده ميکرد. نگار هم از طرف ديگه تو بغلم دراز کشيده بود و با موهای سينه ام بازی ميکرد. رعنا و نگار دخترای ميترا بودن . ميترا با ۳۷ سال سن ولی هيکل بسيار زيبايی داشت و سالها شناگر خوبی بوده. رعنا هنوز ۱۶ ساله نشده يود ولی نگار ۱۷ سالش تموم شده بود. ميترا آرايشش رو تموم کرد و با رعنا شروع کرد به عشق بازی و منو نگار هم زبونهامونو انداختيم تو همديگه و روی همديگه حسابی غلت ميخورديم. کمی که زبونی کيف کرديم ميترا رو بلند کردم و روی خودم کشيدم و سرو سينه های اونو گاز ميگرفتم. رعنا هم کرم برداشت و با انگشت مشغول مالوندن به دور سوراخ کون ميترا شد. ميترا هم روی من ولو شده بود و از انگشتی که تو کونش ميچرخيد کيف ميکرد. نگار هم کيرمو ماساژ ميداد بعد با مهارت اسپری بی حسی به کيرم زد البته وياگرا هم خورده بودم چون خوب سه نفر به يک نفر کمی بی انصافی بود! بلندشدم ميترا رو روی شکم روی پاهاش خوابوندم و رفتم پشتش روی زانو وایسادم و کيرم رو گذاشتم روی سوراخ کون ميترا و همچين فشار دادم تو که جيغ ميترا در اومد ولی من اهميت ندادم و به سرعت ميترا رو ميکردم. صدای فرياد ميترا خيلی دخترا رو حشری کرده بود و شروع کردن با هم ديگه حال کردن. منو ميترا در اوج لذت بوديم و دايم ميترا ميگفت سريعتر! کيرمو در آوردم و دراز کشيدم روی تخت . دخترا سخت مشغول ليسيدن کس هم بودن و منتظر بودن تا نوبتشون بشه. ميترا خودش رو انداخت روی من و تمام بدنم رو شروع رد به ليسيدن. بعد کيرم رو گرفت و دوباره کرد توی کونش و همينطور بالا پايين ميکرد ديگه به ارگاسم رسيده بود منم داشتم به ارگاسم ميرسيدم . حدود بيست دقيقه بود که داشتم ميکردمش. فقط صدای آه و اوه بود که ميومد. يکدفعه ميترا رو بلند کردم و به پشت خوابوندمش و کيرم رو گذاشتم توی دهنش. بعد چند لحظه يک احساس آرامشی بهم دست داد. به ميترا نگاه کردم که آبم از دهنش بيرون زده بود و رعنا داشت با زبون آبم رو از روی صورت مادرش پاک ميکرد. نگار هم داشت حسابی با انگشت چوچوله اش رو ماساژ ميداد. احساس خستگی ميکردم ولی اصلا کيرم نخوابيده بود چون وياگرا کار خودش رو کرده بود. دمر افتادم روی تخت و نگار هم اومد کسش رو گذاشت روی صورتم و منم شروع کردم به ليسيدن کس نگار و اونم همينطور منو نوازش ميکرد. نگار واقعا حشری شده بود. خوابوندمش و کيرم رو گذاشتم رو کسش و پاهاش رو گذاشتم روی شونه هام . کيرم رو تا ته کردم تو کسش. خيلی تنگ بود و لذت بخش. ايندفعه نوبت نگار بود که جيغ های زيبای لذت بزنه. احساس ميکردم تمام وجودم سرشار از لذته. همينطور که نگار رو ميکردم انگشتای پاش رو ميليسيدم که همين باعث شد خيلی زود به ارگاسم برسه و دو بار به اوج برسه. ميترا حسابی بی حال بود ولی با شوق از سکس دخترش لذت ميبرد. رعنا هم کس ميترا رو داشت ميليسيد تا نوبت سکسش بشه. ديگه داشتم از کمر ميافتادم خيلی خسته شده بودم ولی به خاطر لذتی که نگار ميبرد دوست نداشتم سکس رو تموم کنم. دفعه دوم که نگار به ارگاسم رسيد من کيرم رو در آوردم و دمر روی تخت افتادم نگار هم کيرم رو گرفت دستش . همين چند بار بالا پايين کرد آبم پاشيده شد تو صورتش و حسابی صورتش رو خيس کرد. تازه من حشری شدم . رعنا رو مثل يک عروسک بلند کردم . هيکل ريزه ای داشت و مثل پنبه نرم بود. پاهاش رو بلند کردم و کنار سرش گذاشتم بدن نرمی داشت. کسش هم بالا اومده بود. با ولع شروع کردم به ليسيدن کسش و تا جايی هم که جا داشت زبونم رو ميکردم تو کسش. خيلی خوشمزه بود. مثل وحشی ها ميليسيدم. توی همون حالت يکبار به ارگاسم رسيد. دوباره کيرم حسابی بزرگ شده بود .تا ته ميکردم توی کس رعنا و در مياوردم شايد ده دفعه اينکارو کردم ديگه التماسم ميکرد ولی دوست نداشتم که رعنا رو به اين زودی بکنمش. بلندش کردم کشيدمش روی خودم. مثل ديوونه ها همه جامو ميليسيد و من حسابی کيف ميکردم دوباره خوابوندمش و سه نفری مشغول ليسيدن سينه ها و چوچوله اش شديم. از يک طرف هم من با انگشت با سوراخ کون رعنا بازی ميکردم. يواش انگشتم کردم تو کونش خيلی کيف ميکرد به آرومی دومی هم تو کردم . به ميترا و نگار اشاره کردم که دستاش رو محکم بگيرن و من انگشت سوم و چهارم رو هم کردم تو. ديگه رعنا تاب نداشت خيلی حشری شده بود. ديگه دلم به حالش سوخت. کيرم رو گذاشتم توی کسش و کردمش .احساس کردم کيرم داره ميترکه . حسابی بزرگ شده بود و حدود ده دقيقه هم رعنا گاييده شد. کيرم رو درآوردم و آبم رو ريختم روی بدن رعنا. يه نگاه به نگار کردم و اونم يه لبخندی زد. اومد تو بغلم با هم دراز کشيديم و شروع کرديم به لب گرفتن. ميترا هم به آرامی کس رعنا رو ليس ميزد و رعنا هم بی حال افتاده بود روی تخت.
نظر یادتون نره